25 مهر 1404
وقتی پا درمیون رقابت کنکور میذاری، ناگهان هر کس دور و برت میشه میدانی برای مقایسه: تراز فلانی، تعداد درسهایی که اون تموم کرده، ساعت مطالعهش، وضعیتش در این درس، اون درس و … این مقایسهها کمکم میتونن تبدیل بشن به سمّی که انگیزهات رو فلج کنن.
اما باید بدونی: مقایسه کردن خودت با دیگران، نه تنها غیرقابل اجتنابه، بلکه اگر کنترل نشده باشه میتونه خیلی مضر باشه. در این مقاله یعنی نگارش ۲۰۰۰ کلمهای، میخوایم ریشههاش رو بشکافیم، تأثیراتش رو ببینیم و کلی راهکار عملی بیاریم تا کمکم از این دام ذهنی بیرون بیای.
قبل از اینکه راهکار بدیم، لازمه بفهمی چرا این کار رو میکنی. وقتی ریشهها رو بشناسی، مهار کردنش راحتتر میشه:
نیاز به ارزیابی و شناخت جایگاه وقتی معیار عینی برای «چقدر باید باشم» وجود نداره، مغز ما ناخودآگاه دنبال مقایسه میگرده تا بفهمه کجایی. این ایده در نظریه «مقایسه اجتماعی» مطرح شده که انسانها برای ارزیابی خود، خود را با دیگران میسنجند.
کمبود اعتماد به نفس و وابستگی به تأیید بیرونی وقتی احساس کنی خودت به تنهایی کافی نیستی، مدام دنبال تأیید دیگران میگردی— تراز بهتر دوست، نظر مثبت معلم، رتبه بالاتر همکلاسی— اینها مجوزی میشن برای مقایسه دائم. هر چی عزت نفس پایینتر باشه، آدم بیشتر به این مقایسهها نیاز پیدا میکنه.
کمالگرایی و انتظارات زیاد اگر به خودت گفته باشی که باید بهترین باشی، نه فقط خوب، نه فقط متوسط، بلکه عالی، اون وقت هر نمرهای که کمتر باشه یا هر کسی که بهتر باشه، برات آزاردهنده میشه. کمالگرایی مثل فشار مضاعفی میشه روی شونههات که مقایسهها رو تشدید میکنه.
تاثیر شبکههای اجتماعی و فضای مقایسه برانگیز اینستاگرام، تیکتاک، پستهای موفقیت و عکسهایی که زندگی دیگران رو فقط بخش «خوب»ش رو بهت نشون میدن، همه دست به دست هم میدن تا تو دائم خودت رو با تصویر ایدهآل دیگران بسنجی. ما تنها قسمتی از زندگیشون رو میبینیم — موفقیتشون، عکسهای خوش، اما نه سختیها، پشت صحنهها، شکستها.
فراموش کردن تفاوت فردیها هر کس مسیر خودش، شرایط خودش، سرعت خودش رو داره. وقتی این رو فراموش کنی، خودت رو با اون کسی که پیام گرفته، استعدادی متفاوت داره، امکانات متفاوت داره، مقایسه میکنی — که اساساً ناعادلانهست. یکی از منابع میگه که یکی از علتهای مقایسه، «عدم درک تفاوتهای فردی»ست. روان رشد
اگه این مقایسهها کنترلنشده بمونن، تأثیراتش نه فقط روی روحیه، بلکه روی عملکرد و مسیرت تو کنکور هم سنگینی میکنن:
کاهش اعتماد به نفس وقتی دائم خودت رو با کسی بهتر میسنجی، این پیام رو به خودت میفرستی که «من به اندازهش خوب نیستم». یه منبع روانشناختی میگه: مقایسه با دیگران باعث کاهش اعتماد به نفس میشه. میثم شکری ساز+2سلام دنیا+2
استرس، اضطراب و فشار روانی بیشتر وقتی دائم داری میشمری کی کجاست، موفقیتها رو میذاری کنار موفقیت دیگران، اضطراب و فشار روانیات زیاد میشه. این فشار میتونه باعث خستگی ذهنی، کاهش تمرکز، کاهش انگیزه بشه.
نارضایتی دائمی، احساس کمبود هیچوقت نمیتونی به نقطهای برسی که از خودت راضی باشی، چون همیشه کسی بهتر هست. یک متن گفته: «مقایسه، دزد شادی است» — یعنی هر چی بیشتر ببینی که دیگران چه دارند، بیشتر احساس میکنی چیزی کم داری. سامانه تراز+1
کند شدن رشد شخصی وقتی تمام انرژیات صرف نگاه کردن به دیگران بشه، فرصت فکر کردن به روش خودت، نقاط ضعف و قوتت و چگونگی پیش رفتن کم میشه. مسیر رشد شخصی مختل میشه. یه مقاله میگه یکی از معایب اینه که مقایسه باعث میشه رشد خودت رو نادیده بگیری. سلام دنیا+1
ایجاد احساس منفی مثل حسادت، ناامیدی، خشم درونی وقتی میبینی کسی جلوتره، ناخودآگاه ممکنه حس حسادت، غبطه، ناراحتی، سرزنش خودت به سراغت بیاد. اینها همه انرژی منفیاند که بهت آسیب میزنن.
رخوت و افت عملکرد وقتی به جای تمرکز بر کار خودت، دائم درگیر فکر «اون بهتره یا من عقبم» باشی، بازدهی مطالعاتت کم میشه. تمرکزت پراکنده میشه و کیفیت مطالعه پایینمیاد.
خوشبختانه، این عادتِ مخرب قابل کنترل است. در ادامه راهکارهای عملی و کاربردی برات آماده کردم:
وقتی محکوم میشی به مقایسه، متوقف شو. یه ذره آگاهی نسبت به افکار مقایسهات بوجود بیار: «الان دارم با فلانی مقایسه میکنم».
میتونی دفترچهای کنار دستت بذاری و هر بار که خودت رو مقایسه کردی بنویسیش — این کار کمکم کمک میکنه ببینی چقدر گرفتار این مقایسهها هستی.
کلینیک آوان میگه مهمه وقتی مقایسه میکنی متوجه بشی این کار عادت شده — وقتی عادت شناختی کن باشی، امکان تغییرش بیشتر میشه. avanclinic.ir
بجای اینکه به بقیه نگاه کنی، به خودت نگاه کن. دیروز کجا بودی، امروز کجا ایستادی؟ مثلاً نگاه کن که تعداد تستی که دیروز زدی چقدر بود، امروز چقدر شده؟ سرعتت چطور شده؟ قدرت تمرکزت در امتحان امروز چطور بود نسبت به دیروز؟ ایران کنکور هم تأکید کرده: مقایسه با دیروز خود بهترین نوع مقایسه است. ایران کنکور
بعد از هر امتحان، هر جلسه مطالعه، یا هر روز عصر، دستکم ۲-۳ نکتهای که خوب انجام دادی رو بنویس: چند تست درست زدم؟ سوالی که برای قبلاً دشوار بود رو فهمیدم؟ عددی رو ارتقاء دادم؟ وقتی دائماً این لیست رو ببینی، مغزت عادت میکنه به دیدن پیشرفت به جای ضعف.
زمان استفاده از اینستاگرام، تلگرام و شبکههایی که برات محرک مقایسه هستند رو محدود کن.
کسانی که باعث میشن دائم خودت رو با اونها مقایسه کنی، اگر امکانش هست، دنبال کردنش رو قطع یا موقتا بیخیال شو (انفالو کن).
دنبال صفحات الهامبخش، مشاورهای، یا آموزشی باش که بهت حس خوب و انگیزه میدن، نه حس کمبود.
وقتی هدفهات بر اساس خودت باشن — نه براساس کس دیگه — انگیزه و رضایتات بیشتر میشه. یعنی به جای «میخوام ترازم از فلان نفر بیشتر باشه»، بگو «میخوام ترازم ۱۰۰ واحد افزایش پیدا کنه» یا «میخوام در این درس ۸۰٪ بشم». وقتی هدف مشخص باشه، تمرکزت معطوف اون میشه نه زندگی دیگران.
وقتی میبینی یکی موفق بوده، به جای مقایسهـکِشی، نگاه کن «چی کار کرده؟ روشش چی بوده؟ مگه منم نتونم چیزی ازش یاد بگیرم؟» الگو بگیر، ابزارها و تکنیکهاش رو بررسی کن، اما نه اینکه خودت رو بهش قیاس بکشی.
وقتی ذهنت آروم باشه، افکار منفی مقایسه کمتر سراغت میان. روزانه چند دقیقه مدیتیشن کن، نفس عمیق بکش، حواس خودت رو به لحظه حال بیار. خودت رو با محبت نگه دار: وقتی کم کاری کردی، خودت رو نیش نزن، با یک جمله مهربون بگو «امروز اینقدر تونستم، فردا بهتر میکنم».
مثلاً یه روز در هفته رو اعلام کن: «امروز قراره خودم رو با هیچکس مقایسه نکنم». اگر دیدی ذهنت میبره به مقایسه، سریع برگرد به خودت، افکارت رو کنترل کن.
اگه دوستان یا همکلاسیهایی داری که مدام درباره ساعت مطالعه، ترازشون، رتبهشون حرف میزنن و تو رو به مقایسه میکشن، سعی کن وقتی باهاشون هستی کمتر بحث مقایسه راه بیفته یا در مواقعی از فضا فاصله بگیری.
اگر دیدی نمیتونی این مقایسهها رو کنترل کنی، خیلی خوبه یه روانشناس یا مشاور کمک بگیره. گاهی حرف زدن با کسی که برات بیطرفه و تخصص داره، کمک میکنه افکارت رو باز کنی و راه حل پیدا کنی.
بیام بهت بگم یه داستان فرضی (ولی واقعی در خیلیها) که شاید خیلی برات آشنا باشه:
مثال: سارا و مینا
زهرا و مینا دو همکلاسی کنکوریاند. زهرا همیشه ترازش رو اعلام میکنه، مینا همیشه مقایسه میشه. وقتی اون شنید زهرا تو یه آزمون درصد زیستش ۹۵ شده، فوری یادش میاد آزمون خودش ۸۲ شده و افسرده میشه: «خب پس من ضعیفم». اما بعد به خودش یادآوری کرد که روز قبلش سرما خورده بود، صبح دیرش شده بود، تمرکز کم داشت. در نتیجه با خودش گفت «نمیشه منم با شرایط بهترم این ترازو رو بیارم بالا». بعد اون شب شروع کرد لیستی از نقاط موفقیتش بنویسه، دستکم ۳ نکته که روزش خوب پیش رفته بود. کمکم دید که مقایسهها کمتر به ذهنش میان، چون تمرکزش رفت سمت خودش.
این داستان ممکنه برای تو هم تکرار شده باشه، اما مهم اینه که میشه اون رو تغییر داد.
در مسیر کنکور، مقایسه با دیگران مثل یه سایه همراهته؛ اگر نکشیش کنار، دائماً ناراحتت میکنه، انگیزهات رو کم میکنه و به خودت ضربه میزنی. اما با آگاهی، تغییر عادتها، تمرین ذهنی و تمرکز بر رشد خودت، میتونی این سایه رو کوچکتر و بیخطرترش کنی.
یه نکته مهم: این تغییر یک شبه اتفاق نمیافته. مثل هر مهارتی — نیاز به تمرین، شکست و دوباره تلاش داره. ولی هر بار که از وسوسه مقایسه دست بکشی، یه پیروزیه.
تعداد مشاهده (78) نظرات (0)